per
جامعه الزهرا(س)
فصلنامه علمی تخصصی مطالعات قرآنی نامه جامعه
2676-5071
2017-08-23
4
122
7
30
89575
بررسی تطبیقی آرای اعتقادی و کارنامه عملی خوارج و وهابیت
مژگان فتاحی
m66fattahi@yahoo.com
1
راضیه محمدی
r66mohammadi@gmail.com
2
دانش پژوه دکتری حکمت متعالیه دانشگاه اصفهان/طلبه سطح سه کلام اسلامی جامعة الزهرا(س)
کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث دانشگاه خوارزمی
خوارج، یکی از فرقههای اسلامی است که اندیشه آنان با نفوذ به بسیاری از گروهای منتسب به اسلام، تاثیر پیدا و پنهان داشته است. در این میان، وهابیون به عنوان بارزترین نماینده جریان انحرافی سلفی ـ تکفیری، بیش از هر فرقه دیگر، از خوارج تاثیر پذیرفته اند. گرچه وهابیت در برخی موضوعها تفاوتهایی با خوارج دارد، در مجموع هر دو شباهتهای مبنایی نیز با یکدیگر دارند، به گونهای که میتوان اذعان کرد وهابیت، قرائتی دیگر از خارجیگری است. ظاهرگرایی در عرصه فهم قرآن، حکم به تکفیر غیر خود، بدعت در دین، مقید نبودن به هیچ قیود و شروط در امر به معروف و نهی از منکر، جهل و سطحینگری، مقدسمآبی و جمود فکری، خشونت و کشتار مسلمانان با توجیهات عقیدتی، برخی از وجوه تشابه دو گروه یاد شده است. از سوی دیگر، رویت حسی خداوند، عذاب قبر و شفاعت نیز از مهمترین مسائل اختلافی آنان است که جستار پیشرو با روش تحقیق کتابخانهای، به بررسی تحلیلی- تطبیقی اندیشه و عملکرد دو گروه خوارج و وهابیت پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
"ظاهرگرایی در عرصه فهم قرآن، حکم به تکفیر غیر خود، بدعت در دین، مقید نبودن به هیچ قیود و شروط در امر به معروف و نهی از منکر، جهل و سطحینگری، مقدسمآبی و جمود فکری، خشونت و کشتار مسلمانان با توجیهات عقیدتی، برخی از وجوه تشابه دو گروه یاد شده است. آرای مشترک از جمله آرای مشترک خوارج و وهابیت؛ ظاهرگرایی در عرصه فهم قرآن، حکم به تکفیر غیر خود، بدعت در دین، مقید نبودن به هیچ قیود و شروط در امر به معروف و نهی از منکر، جهل و سطحینگری، مقدسمآبی و جمود فکری، خشونت و کشتار مسلمانان است که با روش تحلیلی- تطبیقی به بررسی آن خواهیم پرداخت. اگرچه نظریهپرداز مکتب وهابیت به چنین شروطی قائل شده است، با این حال نه تنها کارنامه عملی این گروه، بلکه برخی از فتواهای اسلاف و اخلاف عبدالوهاب نیز نشاندهنده این واقعیت آشکار است که این گروه در باب امر به معروف و نهی از منکر نیز معتقد به رعایت هیچ اصول اسلامی و حتی انسانی نیست، چنانکه ابنتیمیه ریختن خون شیعیان را مباح میداند (ر. در مقایسه تطبیقی دو فرقه خوارج و وهابیت، در کنار تفاوتهای موجود میان آن دو مانند رؤیت حسی خداوند، عذاب قبر و شفاعت که میتواند افقهای جدیدی پیش روی اهالی علم بگشاید، شباهتهای فراوان آنان مانند ظاهرگرایی در عرصه فهم قرآن، حکم به تکفیر غیر خود، بدعت در دین، مقید نبودن به هیچ قیود و شروط در امر به معروف و نهی از منکر، جهل و سطحینگری، مقدسمآبی و جمود فکری، خشونت و کشتار مسلمانان، دلالتی روشن بر وجود روح مشترک میان آنان است."
https://nj.jz.ac.ir/article_89575_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
خوارج
وهابیت
آرای اعتقادی
کارنامه عملی
per
جامعه الزهرا(س)
فصلنامه علمی تخصصی مطالعات قرآنی نامه جامعه
2676-5071
2017-08-23
4
122
31
48
90535
ماهیت عقول طولیه در مشرب سینوی،اشراقی و صدرایی
معصومه قاسم فام
www.welcome33@gmail.com
1
دانش آموخته سطح سه فلسفه اسلامی جامعه الزهرا(س)
هدف از طرح نظریه عقول طولیه، پاسخ به یکی از پرسشهای مهم درباره چگونگی پیدایش این عالم و تبیین وساطت میان خداوند، خلق و چگونگی به ظهور رسیدن سلسله مراتب نظام هستی است. نمایندگان سه مکتب سینوی، اشراق و حکمت متعالیه، پیدایش کثرت در عالم را بر مبنای عقول طولی تصویر کردهاند. این مقاله به بررسی نظام طولی عقول از منظر ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا میپردازد. آنها معتقدند که این جهان، قابلیت دریافت بیواسطه هستی را از او ندارد. بنابراین نیاز به واسطهای است که آن را صادر اول نام نهادهاند. از دیدگاه ابن سینا مدال نخستین مخلوق، تنها زیبنده جوهری به نام عقل است. از نگاه این فیلسوف، نظام طولی عقول با طبیعیات قدیم پیوندی ناگسستنی دارد. وی نظام هستی را به شکل ثلاثی و رباعی طراحی کرده است. سهروردی از عقول به انوار تعبیر کرده و نور اقرب را تعیّن اول هستی قلمداد میکند. صدرالمتالهین هندسه عقول طولی را با معماری نوین عرضه کرده و به نظریه عرفا نیز توجه ویژه داشته است و وجود منبسط را صادر اول معرفی میکند.
خلاصه ماشینی:
"پس این پرسش مطرح میشود که چگونه موجودات کثیر در عالم هستی از مبدأ واحد صادر شدهاند؟ هدف اصلی علم و فلسفه، حل این مسئله پیچیده و پوشیده، یعنی خلقت عالم و چگونگی صدور موجودات از ذات حق تعالی است و نمایندگان سه مکتب سینوی، اشراقی و صدرایی با طرح نظریة عقول طولیه خواستهاند از این راز سر به مهر پرده بردارند؛ حال اینکه ماهیت عقول طولیه و چگونگی چینش زنجیره طولی عقول به چه شکل است، بحثی است که این مقاله با تأمل و بررسی آثار و نوشته های سه فیلسوف مسلمان، ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا به پویش و مطالعه آن میپردازد. در اینجا نباید توهم نمود که از واجب الوجود دو امر صادر میشود: یکی وجود صادر اول و دیگری ماهیت او، زیرا در هر معلول فقط وجود او از علت صادر شده است؛ چنانکه از ابن سینا این عبارت معروف است که: «ما جعل الله المشمشة مشمشة بل أوجدها» (شعرانی، [بیتا]، ص80 و160؛ مطهری، 1375، ج1، ص 171و ج4، ص306)؛ همچنین صادر اول نسبت به صادرهای دیگر تقدم رتبی و وجودی دارد (شیرازی، 1981م، ج2، ص331). از آنجا که همه جهات کثرت در عقل اول نیست تا روا باشد که عوالم پایینتر از او صادر شود، مسلم است که بالاخره باید کثرتی، هرچند اعتباری در صادر اول وجود داشته باشد، اما اینکه زنجیره عقول طولیه در مکتب سینوی، مشرب اشراقی و حکمت متعالیه به چه شکل ادامه مییابد و چند جهت کثرت در عقل اول مندرج است، نیاز به مطالعه بیشتری دارد که اینک آن را از چشمانداز نمایندگان این سه مکتب پی میگیریم."
https://nj.jz.ac.ir/article_90535_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
صادر اول
وجود منبسط
عقول طولیه
عالم عقل
per
جامعه الزهرا(س)
فصلنامه علمی تخصصی مطالعات قرآنی نامه جامعه
2676-5071
2017-08-23
4
122
49
82
90536
مبانی کرامت ذاتی انسان از منظر علامه طباطبایی(ره)
مرضیه قنبری
marziyeh.ghanbari2020@gmail.com
1
دانش پژوه دکتری تفسیر تطبیقی دانشگاه قم/ سطح سه تفسیر و علوم قرآن جامعه الزهرا(س)
کرامت بیانگر مرتبه کمال و وصف ارجمندی و نزاهت از فرومایگی است که خداوند متعال در بالاترین مرتبة آن قرار دارد. از آنجا که در قرآنکریم انسان مورد تکریم و بزرگداشت خداوند متعال قرار گرفته است و در مقام خلیفه اللهی جای گرفته و بر سایر موجودات برتری و فضیلت داده شده است، پرداختن به مبانی کرامت ذاتی انسان از دیدگاه آیات وحی بایستهای است که بسیاری از پرسشها و ابهامات را دربارة انسان و ارزشهای وجودی او پاسخ میدهد. بدون تردید بیان کرامت انسان در نظام معنایی قرآن، میتواند چهرهای زیبا و جذاب از انسان در جامعه بشری ترسیم کند و دقیقترین و ژرفترین سخن را در این باره بیان کند. این مهم در بسیاری از تفاسیر قرآن در ذیل آیات مربوط به جایگاه انسان آمده است و در این پژوهش تلاش بر آن است تا با روش تحقیق کتابخانهای و تتبّع در آیات و روایات، مبانی کرامت ذاتی انسان با تفسیر و تبیین علامه طباطبایی(ره) روشن شود. از این منظر، ارزشمندی وجودی انسان مبتنی بر مفاهیم ارزشی و بنیادین چون برخورداری از مقام خلافت الهی، تعلیم اسماء، مسجود ملائکه، نفخه الهی، قدرت تعقل، آزادی، اراده و اختیار معرفی شده است.
https://nj.jz.ac.ir/article_90536_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
مبانی
علامه طباطبایی
کرامت ذاتی
انسان
per
جامعه الزهرا(س)
فصلنامه علمی تخصصی مطالعات قرآنی نامه جامعه
2676-5071
2017-08-23
4
122
83
100
90537
مرجعیت علمی اهل بیت علیهم السلام در روایات اهل سنت
حسین منافی
hosein.manafi@gmail.com
1
عزالدین رضا نژاد
2
دانش پژوه سطح چهار مطالعات اسلامی موسسه بین المللی مطالعات اسلامی/ مدرس حوزه
دانشیار گروه کلام جامعه المصطفی العالمیه
بدون تردید مرجعیت علمی، یعنی تبیین و تفسیر آیات مبهم و متشابه و بیان معارف و احکامی که به روشنی و صراحت در قرآن کریم نیامده، مانع برداشت نادرست و نزاع علمی در میان مسلمانان است. این امر از شئون و وظایف پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله است که پس از ایشان به اهل بیت علیهم السّلام واگذار شد. یکی از ادله مهم این مسئله که در منابع روایی اهل سنت نیز به آن پرداخت شده، روایات نبوی مورد پذیرش اهل سنت است. ایشان معتقدند اگر چیزی با سنّت نبوی که در راس آن سخنان رسول خداست اثبات شده باشد، حجت و معتبر است. احادیثی مانند ثقلین، مدینه العلم و سفینه نوح از جمله روایات بیان کننده مرجعیت علمی اهل بیت علیهم السّلام است که در این نوشتار با روش تحقیق تحلیلی- توصیفی و با مراجعه به منابع کتابخانهای، چگونگی دلالت آنها بر مرجعیت علمی عترت پیامبرصلی الله علیه و اله با تکیه بر منابع مکتوب اهل سنّت بررسی شده است. در این جستار این نتیجه به دست آمده است که پارهای از این احادیث تنها در مورد حضرت علی علیه السّلام وارد شده است، اما از آنجا که علم آن حضرت بعد از ایشان به دیگر امامان منتقل شده است، این شان شامل دیگر معصومین علیهم السّلام نیز خواهد شد.
https://nj.jz.ac.ir/article_90537_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
حدیث
روایت
مرجعیت علمی
اهل سنت
اهل بیت علیهم السلام
per
جامعه الزهرا(س)
فصلنامه علمی تخصصی مطالعات قرآنی نامه جامعه
2676-5071
2017-08-23
4
122
101
116
90538
ماهیت و منابع علم امام در زیارت جامعه کبیره
معصومه اسماعیلی
masomehesmaeeli@yahoo.com
1
استادیار گروه شیعه شناسی دانشکده الهیات و معارف اسلامی هدی، دانش آموخته سطح 2 جامعه الزهرا(س)
زیارت جامعه کبیره، روایتی در وصف مقام، صفات و جایگاه امامت است که میتوان بر اساس آموزههای آن، به شناختی جامع از امامت رسید. یکی از صفات امام که در این زیارت به آن اشاره شده، صفت علم امام است. علم امام بر اساس مضمون این روایت، دارای قلمروی گسترده و تام است که از نور وجود ائمه و شئون هدایتگری و زعامت آنان سرچشمه میگیرد و بازگوکننده دانشی معصومانه و خطاناپذیر است. شان هدایت و ولایت ائمه، اثباتکنندة برتری و لزوم اعلم بودن آن وجودهای مقدس است. در این نوشتار با بهره گیری از منابع مکتوب کتابخانهای و بر اساس آموزههای زیارت جامعة کبیره، این نتیجه به دست آمده است که امام، علم خویش را از قرآن، رسول اکرم(ص)، وحی و دریافت از فرشتگان و ارث از انبیای پیشین حاصل میکند. بنابراین، امام میتواند علم خود را از ملک و روحالقدس به صورت وحی و الهام دریافت کند و از انبیای گذشته به ارث برد که راه و روش دسترسی به علوم انبیای سلف در روایات دیگر به تفصیل گشوده شده است.
https://nj.jz.ac.ir/article_90538_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
علم امام
منابع علم امام
زیارت جامعه کبیره
per
جامعه الزهرا(س)
فصلنامه علمی تخصصی مطالعات قرآنی نامه جامعه
2676-5071
2017-08-23
4
122
117
137
90539
آیهی 124 بقره و حقیقت امامت از دیدگاه مفسران شیعه
خدیجه حسین زاده باردئی
hosinzadeh110@gmail.com
1
سید احمد موسوی باردئی
musavi6290@gmail.com
2
حسن صادقی
sadegi114@gmail.com
3
دانش پژوه سطح چهار تفسیر تطبیقی جامعه الزهرا(س)
عضو هیات علمی گروه معارف موسسه آموزش عالی فخر رازی ساوه/ سطح چهار حوزه علمیه قم
دانش آموخته سطح چهار حوزه علمیه قم و استاد جامعه الزهرا(س)
امامت، موهبتی است که براساس آیات قرآن، خداوند متعال آن را در اختیار افراد خاصی قرار داده است. در بیان چیستی این منصب، هرچند مفسران فریقین دیدگاههای متفاوتی ارائه دادهاند، اما تبیین و بررسی جامعی از آرای مفسران شیعه صورت نگرفته است و به همین سبب، این نوشتار درصدد بیان این مساله با روش توصیفی- تحلیلی برآمده است. در این میان دیدگاه علامه طباطبایی به علت نوآوری و متمرکز شدن قرآنپژوهان بعدی بر این نظریه، مناسب پژوهشی مستقل دانسته شده است. این مقاله با بررسی آرای سایر مفسران شیعه و قرآن پژوهان معاصر، دیدگاه آنها را درباره حقیقت امامت در ذیل آیة 124بقره، براساس سیر تاریخی به ترتیب زمامداری جامعه، اسوه بودن، پیشوایی بر انبیا و اوصیا، ترادف امامت با نبوت و رسالت، وصایت و ولایت خاصه دانسته است.
https://nj.jz.ac.ir/article_90539_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
امامت
وصایت
مفسران شیعه
زعامت