یکی از شبهات مطرحشده در کتاب نقد قرآن، درباره مهریه بانوان است که ذیل آیات مرتبط با مهریه، بیان گردیده است. نظر به اهمیت مسئله مهریه و محوریت قرآن بهعنوان یکی از منابع اصلی استنباط احکام، پاسخ به این شبهات ضرورت دارد. این نوشتار با روش تحلیلی ـ توصیفی و با بهرهگیری از منابع کتابخانهای بهویژه کتب تفسیری و روایی، درصدد پاسخگویی به این شبهات است. بر این اساس، با استفاده از قواعد تفسیر اثبات میشود که واژه جایگزین «مهریه» در قرآن، «بیع» و «حلا» نیست؛ بلکه واژههایی مانند «نحله»، «صَدُقات»، «میثاق»، «فریضه» و «أجر» در قرآن بهکار رفته است. از اینرو مهریه، بهای فروش دختران و مزدی در برابر التذاذ جنسی مردان نیست؛ بلکه عطیهای بلاعوض از جانب مرد و نشاندهنده صداقت او در پیمان دوطرفه ازدواج است که جز سودرسانی به زن، چیزی به همراه ندارد. در اسلام، زن و مرد در پی ازدواج، دارای تکالیف و حقوقی میشوند که حکیمانه و براساس مصالح، جعل شدهاند؛ بدینجهت است که در صورت عملنکردن به آن تکالیف، بخش یا همه حقوق، از جمله مهریه، بازستانده میشود. این مسئله در مورد کوتاهی مردان از وظایف خویش صادق است و در صورت نشوز مرد یا همدستشدن با سایرین در راستای تهمت فحشا به زن، حق زن از او گرفته میشود.