استادیار گروه تفسیر و قرآن و عضو هیأت علمی جامعةالمصطفی العالمیه.
چکیده
پیبردن به آموزههای قرآن به عنوان «ثقل اکبر» از صدر اسلام تاکنون کانون توجه مسلمانان به ویژه اندیشمندان علوم قرآنی بوده و هست اولینگام برای شناخت این آموزهها و به دنبال آن به کار گرفتن آنها «شناخت معنای الفاظ قرآن» است که گاهی معنای حقیقی و موضوعله الفاظ است و گاهی معنای تطور یافته آنها، اکثر لغویان به معنای حقیقی و موضوعله الفاظ پرداختهاند اما به معنای تطور یافته آنها بهندرت پرداخته شده، با توجه به جایگاه علامه طباطبایی در جامعه تفسیری بررسی دیدگاههای ایشان در کتاب «المیزان فی تفسیر القرآن» در این رابطه اهمیت دارد؛ برای رسیدن به این هدف این مقاله به روش توصیفی تحلیلی نوشته شد؛ دادههای پژوهش علاوه بر «المیزان فی تفسیر القرآن» اکثر کتب لغوی و تفسیری بود و یافتههای پژوهش این شد که علامه دو نوع تطورصوتی و دلالی در الفاظ قرآن را پذیرفته و در چند مورد به تطور صوتی بدون تغییر در معنا و تغییر دهنده معنا اشاره کردهاند ایشان تطور دلالی را گاهی توسعه دهنده معنا و گاهی تضییق کننده آن میدانند و در تطور دلالی توسعه دهنده معنا به برخی الفاظ مثبت، منفی، دال بر جهت و ...و در تطور دلالی تضییق کننده معنا به نسبهای خویشاوندی و حقایق -شرعیه اشاره میکنند.