بررسی تطبیقی تأویل از دیدگاه ابن‌ تیمیه و علامه طباطبایی (ره)

نویسندگان

1 1. هئیت علمی گروه قرآن و حدیث مرکز جهانی علوم اسلامی/استاد جامعۀ المصطفی العالمیۀ (ص)

2 2. سطح چهار گرایش تفسیر تطبیقی مدرسه معصومیه/ کارشناس ارشد مطالعات اسلامی به زبان انگلیسی

چکیده

چکیده
موضوع مهم «تأویل» که فهم متون دینی مبتنی بر آن است، از اصطلاحاتی است که در علوم قرآن، تفسیر و نیز در حدیث، اصول فقه، کلام، فلسفه و عرفان به کار رفته است. از دیرباز، این واژه بحث­برانگیز بوده و در چیستی و ماهیت آن، آرای گوناگونی از سوی مفسران، عارفان، متکلمان و باطن­گرایان ابراز شده که نتیجه آن، برداشت‌های مختلف، ناهمگون و بعضاً ناسازگار است. کاربرد نسبتاً فراوان این واژه در قرآن و حدیث نیز در طرح مناقشات علمی پیرامون آن بی­تأثیر نبوده است. از جمله کسانی که به این موضوع پرداخته­اند، علامه طباطبایی (ره) از مفسران بزرگ شیعه و ابن تیمیه از اهل سنت هستند. علامه با طرح نظریه ابن تیمیه در ذیل آیه 7 سوره آل عمران، بخشی از آن را پذیرفته و در بخش دیگر نظر او مناقشه کرده است. ابن تیمیه و علامه طباطبایی (ره) در اصل معنای تأویل اختلافی ندارند و هر دو آن را از حقایق خارجی و امور عینی الفاظ دانسته‌اند. مهم‌ترین عامل جدایی این دو دیدگاه، چگونگی و کیفیت این حقیقت خارجی است که این نوشتار به صورت تطبیقی آن را تحلیل کرده، نقاط افتراق و اشتراک آن را بررسی و در مجموع، مشخص می‌کند که دیدگاه علامه طباطبایی (ره) درباره تأویل با مدلول آیات قرآن سازگارتر از سایر نظریات، از جمله نظریه ابن ‌تیمیه است.

کلیدواژه‌ها