تفسیر قرآن از عصر رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) آغاز شد و تاکنون پویایی خود را حفظ کرده است. تفسیرهای پرشمار و گوناگون، نشاندهنده تلاش مفسران و نیاز همیشگی به تفسیر است. درباره علل نیازمندی قرآن به تفسیر، اختلاف نظر وجود دارد؛ گروهی بر این باورند که این نیازی عرضی است؛ زیرا آیات قرآن به تنهایی مبهم نیستند تا نیاز به تفسیر داشته باشند؛ بلکه عوامل بیرونی، نظیر حوادث زمان، شرایط خاص مخاطبان و دوری از عصر نزول، فهم مراد خداوند را دشوار کرده است. گروهی دیگر، افزون بر باور به عرضی بودن نیاز قرآن به تفسیر، در مواردی آن را ذاتی میدانند. آنها بر این باورند که برخی ویژگیهای قرآن سبب شده تا بعضی آیات، بدون توجه به عامل بیرونی، مجمل باشند یا معنا را به شکلی نارسا منتقل کنند؛ از این رو، فهم صحیح آنها بدون تفسیر، میسر نیست. این پژوهش با جستوجو در متون تفسیری و بررسی دیدگاهها و ادله مخالفان و موافقان «نیاز ذاتی قرآن به تفسیر»، به این نتیجه رسیده است که نیاز به تفسیر هم ذاتی است و هم عرضی و ادله قائلین به «ذاتی نبودن نیاز قرآن به تفسیر»، ناتمام است.